به گزارش سینماپرس، سازمان اسناد کتابخانه ملی ایران به عنوان مهمترین نهاد فرهنگی و علمی کشور، نه تنها مأمن پژوهشگران و دانشجویان بلکه حافظ میراث مکتوب و نسخههای خطی بیبدیل ایران و جهان است. این مجموعه عظیم که وظیفه اصلی آن نگهداری، صیانت و ارائه منابع ارزشمند به جامعه علمی است، در سالهای اخیر با چالشهای متعددی روبهرو بوده است؛ از کمبود بودجه و نیروی انسانی متخصص گرفته تا فشارهای ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور. غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، در گفتوگویی با ایرنا، با اشاره به این مشکلات تأکید میکند که بسیاری از آنها ریشه در سیاستهای مدیریتی و کمتوجهی به فرهنگ در دهههای گذشته دارد و نمیتوان همه را به شرایط امروز نسبت داد.
در این میان، موضوع ارائه خدمات شبانهروزی یکی از بحثهای پرچالش سالهای اخیر بوده که رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، آن را خارج از وظایف این نهاد دانسته و تأکید کرده است که کتابخانه ملی نمیتواند نقش یک قرائتخانه عمومی را ایفا کند.
نظام اداری نخبهپرور نیست؛ خروج نیروهای متخصص از سازمانهای دولتی
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با اشاره به مشکلات کتابخانه ملی گفت: بخشی از چالشهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی با دیگر سازمانها مشترک است اما مشکلاتی که در یک سال اخیر، بخشی از آن هم قابل پیشبینی بود، مسئله بودجه یا نیروی انسانی یا کمبود نیروی انسانی و مواردی از این قبیل است که مقداری از آن نتیجه عملکرد دورههای قبل بوده البته نه دو سه سال اخیر، بلکه ۱۰ سال یا حتی ۲۰ سال پیش بوده است. یعنی اگر ما در یک حوزه احساس میکنیم کمبود نیروی متخصص داریم، این نیرو باید در آن دوران تامین میشد، پس لزوماً مشکل اکنون یا حتی ۶ ماه و یکی دو سال اخیر نیست و مشکلات عمیقتری است.
او با بیان این که بخشی از این مشکلات هم به مسائل کلی جامعه نظام اداری ما برمیگردد، اضافه کرد: نظام اداری ما در بخش دولتی به طور کلی، نخبهپرور نیست، هم نمیتواند نخبگان را جذب کند و اگر هم جذب کند نمیتواند آنان را نگه دارد. یکی از موارد مسائل مالی و اقتصادی است، ما بخش عمدهای از کار خود را در حوزههایی در بحثهای آی تی، جذب نیرو در جاهای دولتی مقداری سخت است، یعنی با حقوقهایی که در سازمانها داده میشود، معمولاً این مشکل پیش میآید و میبینیم که این افراد جذب فضاهای بیرونی چه شرکتهای خصوصی، چه موقعیتهای خارج از کشور، میشوند.
امیرخانی گفت: مشکل دیگری که در این نخبهپرور نبودن، وجود دارد این است شایستگی افراد، به طور قطعی تعیین کننده جایگاه اشخاص نیست، به همین دلیل است که ما میبینیم نیروهای نخبه در برخی سازمانها بودند اما عطای آن را به لقایش بخشیدند و سازمان را ترک کردند و این در بسیاری از نهادهای دولتی روی میدهد. متاسفانه در برخی موارد ممکن است که بحثهای تملق و چاپلوسی هم در رشد افراد تاثیر داشته باشد، برعکس اگر فردی صراحت داشته، با او برخورد شده است. گزینشهای غیرمنطقی هم در موارد زیادی روی داده است، نمیتوانم بگویم حتی اکنون هم نیست و این گزینشها بعضاً سلیقهای بوده، یعنی حتی اگر قوانین هم ایراد نداشته باشد، یک مصاحبه کننده، به طور سلیقهای مسائلی را در یک مصاحبه یا آزمون استخدامی مطرح کرده است.
رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی اضافه کرد: در فضای مجازی مطرح شده است که در آزمونهای گزینشی و آزمونهای استخدامی ممکن است، سوالات بیربط و حتی خندهداری مطرح شود، این چیزها شاید برای همه سازمانهای دولتی هم روی دهد و ما هم به نوعی با آن برخورد داشتیم، نمیتوانم دقیقاً روی یک نقطه دست بگذارم و بگویم مثلاً این مشکلات برای این دوره خاص یا این زمان خاص بوده است.
او افزود: مشکل دیگری که شاید میشود گفت در اواسط سالی که به کتابخانه ملی آمدم برای کل کشور پیش آمد، مسئله جنگ نابرابر و جوانمردانهای بود که امپریالیسم و صهیونیسم جهانی علیه ما راه انداخت، این طبیعی است که بسیاری از مسائل مملکت را تحت تاثیر قرار داد، هرچند کتابخانه ملی در این موضوع به نظر خود من خوب عمل کرد و تقریباً بیشتر روزهای جنگ مجموعه باز بود و تا حد ممکن خدمات ارائه میداد، هر چند محدودتر و به هر حال خوشحالیم که به گنجینه میراث مکتوب کشور صدمهای نخورد.
امیرخانی با بیان این که بخشی از بحثهایی که در ارتباط با مسائل مدیریتی در سازمانها مطرح میشود، از حیطه اختیارات آن سازمان خارج است، بیان داشت: سازمانها ممکن است که نیروهایی داشته باشند که از کیفیت کارشان راضی نباشند، بخش خصوصی شاید خیلی راحت عذر این نیروها را میخواهد اما بخشهای دولتی معمولاً ملاحظاتی دارند، مثلاً از زاویه انساندوستانه، نمیخواهند افراد از کار بیفتند و معیشتشان را از دست دهند. این مسائل وجود دارد ولی به هر حال وقتی یک سازمان میخواهد چابک و چالاک باشد، نیاز دارد که مقداری انقلابیتر عمل کند و بتواند اهداف خود را پیش ببرد، با جمیع ملاحظاتی که در محیطهای اداری و در مسائل اداری وجود دارد، شاید گفتنش ساده باشد ولی انجامش به این سادگی نیست.
کتابخانه ملی؛ گنجینهای بینظیر نه قرائتخانه عمومی
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی درباره ساعت کار این مجموعه گفت: ساعت کار کتابخانه ملی، تقریبا از همه کتابخانههای کشور بیشتر است، یعنی از صبح ساعت هفت، چون شروع کار ما از ابتدا که یادم میآید از ۳۰ سال پیش، ساعت ۸ صبح بود و از مدتی پیش برای اولین بار ساعت کار را به ۷ صبح بردیم و برای اولین بار در طول دهها سال فعالیت یک ساعت از صبح اضافه کردیم، در مورد ساعت پایان کار هم، ساعت کار تا ۹ شب بوده و که خب کماکان شیفت شب را تا ساعت ۱۲ شب داریم. درخواستی که بعضی دارند و مدتی هم در کتابخانه ملی برقرار بوده، این است که از ۱۲ شب تا ۷ صبح هم خدماتدهی برقرار باشد، یعنی ارائه خدمات در کتابخانه ملی، به طور دقیق ۲۴ ساعت باشد که به دلایل مختلف این کار اصلاً در حیطه وظایف کتابخانه ملی نیست، در حیطه کاری یک قرائتخانه یا کتابخانه عمومی است.
او افزود: کتابخانه ملی با گنجینه بینظیری از آثار و نسخههای خطی و منابع کتابی و غیر کتابی و نفیسترین نسخههایی که نمونه آن شاید در دنیا پیدا نشود، نمیتواند خدمات شبانهروزی بدهد و این کار حتی بخشی از وظایفش هم نیست. دوستان عزیز که برای ما واقعاً مورد احترام هستند و البته بخش کوچکی از اعضای کتابخانه را تشکیل میدهند و نیاز به شیفت شب دارند، فضای قرائتخانه را میخواهند و طبیعی است که هیچ جای دنیا، از کتابخانه ملی با آن همه هزینهای که صرف ساخت و نگهداری آن میشود و با منابع فیزیکی قابل توجهی که دارد توقع یک قرائتخانه صرف نمیرود.
کتابخانه ملی با گنجینه بینظیری از آثار و نسخههای خطی و منابع کتابی و غیر کتابی و نفیسترین نسخههایی که نمونه آن شاید در دنیا پیدا نشود، نمیتواند خدمات شبانهروزی بدهد و این کار حتی بخشی از وظایفش هم نیست.
امیرخانی گفت: به همین دلیل زمانی که اینجا شیفت شب بود، چند سال پیش من خودم چند بار مراجعه کرده بودم، مثلاً ساعت ۳ یا ۴ بامداد، بعضاً دیده میشد فقط ۱۰ نفر در سالن هستند یا حتی اگر بیشتر هم بودند برای چنین کاری، ریسک این چنینی بر سر مسائل امنیتی منطقی نیست. وقتی درهای کتابخانه باز باشد و تردد انجام شود، کنترل امنیت به مراتب سختتر از زمانی است که کتابخانه را تعطیل اعلام میکنید، پس به خاطر مسائل امنیتی، به خاطر مسائل حفاظتی و همینطور با توجه به ماهیت و رسالت کتابخانه ملی، این نهاد فرهنگی اصلاً چنین وظیفهای ندارد.
او با بیان این که در کتابخانههای ملی دنیا، همچین چیزی سابقه ندارد، اظهار داشت: دست کم در کتابخانههای ملی که ما میشناسیم، کتابخانههای ملی مهم دنیا هیچ کدام نه تنها شیفت شب ندارند، بلکه ساعت کاریشان هم به اندازه ما نیست، ساعت کاری ما ۷ صبح تا ۱۲ شب یعنی در ۲۴ ساعت فقط ۷ ساعت تعطیل هستیم و در سال ۳۶۲ روز کتابخانه ملی باز است و فقط سه روز تعطیلی داریم، کتابخانه ملی ایران از نظر تعطیلات میان کتابخانههای ملی دنیا بینظیر است. پس به این دلایل هیچ توجیهی ندارد که شیفت شب در کتابخانه ملی برقرار باشد.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، با برشمردن پیامدهای این رویداد گفت: اتفاق بدی هم که افتاده و باید آن را مطرح کنم چون از دهه ۷۰ خودم مسئولیتی در کتابخانههای شهرداری داشتم، بیش از ۲۰ سال است که شهرداری تهران یک کتابخانه نساخته است، نهاد کتابخانههای عمومی یک کتابخانه در تهران نساخته است، چرا یک کتابخانه عمومی استاندارد در تهران نیست؟ ییشتر کتابخانههای نسبتاً قابل توجه، همه متعلق به دهه هفتاد هستند. چرا؟ من خودم وقتی بررسی کردم میگویم زمانی که کتابخانه ملی در تهران ساخته شد، شهرداری احساس کرد که دیگر جایی هست که همه میتوانند به آن مراجعه کنند، از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده است، اکنون هزینههای هنگفتی که شهرداری تهران انجام میدهد را در نظر بگیرید، تابلوی تبلیغاتی نصب میکند، تبلیغات خودش را در نظر بگیرید: «تماس گرفتید آسفالتش کن، آسفالت کردیم» شما اکنون هر گوشه، هر جای تهران که بروید یا جدول درست میکنند، یا رنگ میزنند، یا پل میسازند. شهرداری هزینههای بسیار زیادی انجام میدهد، البته کار خوبی هم میکند ولی باید پرسید در زمینه فرهنگی چه کار کرده است؟
بار سنگین نبود کتابخانههای عمومی بر دوش کتابخانه ملی
او افزود: شهرداری در این سالها چند کتابخانه استاندارد ساخته؟ هیچ! اصلاً در سالهای اخیر، شما نام شهرداری را در ساخت کتابخانه شنیدهاید؟ نهاد کتابخانه عمومی هم که حتماً میدانید کتابخانه بسیار خوبی را در سالهای اخیر، خوشبختانه نهاد ساخته!؟ اکنون در اراک، قم، شیراز، اهواز، خیلی شهرهای دیگر، حالا آنها که من سراغ دارم، مثلا در تبریز که اخیراً ما بازدید داشتیم و بسیاری از شهرهاهای دیگر ما میبینیم که نهاد کتابخانههای عمومی کشور، کتابخانه خوبی ساخته است اما در تهران کدام کتابخانه را ساخته است؟
امیرخانی گفت: بیشتر کتابخانههای عمومی که متعلق به نهاد کتابخانههای عمومی کشور است، پیش از انقلاب اسلامی ایران ساخته شده، چرا؟ به این دلیل که احساس کردند تمام نیازها به کتابخانه ملی منتقل شده و روی دوش ما افتاده است، در حالیکه کتابخانه ملی چنین وظیفهای ندارد، عزیزان هم که به اینجا رجوع میکنند، شیفته اسم کتابخانه ملی نیستند، به یک مکان مناسب، با دما، نور، سالن، میز و صندلی استاندارد نیاز دارند که در اختیارشان باشد تا بتوانند مطالعه کنند. اگر این فضا را شهرداری، در غرب، شرق، جنوب یا شمال تهران به وجود بیاورد، چرا همه باید به اینجا در تپههای عباسآباد بیایند و و چرا این وظیفه را از نهادی بخواهند که اصلاً در ذاتش این وظیفه نیست؟ این وظیفه کتابخانههای عمومی است.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی اظهار داشت: راهاندازی شیفت شب در کتابخانه ملی نه تنها غلط بوده، بلکه به فرهنگ کشور ضربهای هم زده، از این زاویه که شهرداری تهران و حتی نهاد کتابخانه عمومی و همه دستاندرکاران حوزه فرهنگ پایتخت، به این نتیجه رسیدند که مکانی برای مطالعه هست، دیگر چرا ما این کار را انجام دهیم؟ به همین دلیل است که شما میبینید به جز شیفت شب، در ساعات عادی، در طول روز و در صورت فعالیت، بسیاری از مواقع برای سرویسدهی به اعضا مشکل داریم و مراجعان جای کمی برای مطالعه دارند، امکانات کم است و شرمنده بسیاری از اعضا و پژوهشگران میشویم که به خاطر این تراکم بیش از حد، کتابخانه ملی شلوغ است.
او بیان کرد: دانشجویان و مراجعان که به کتابخانه ملی میآیند، باعث افتخار ماست و این مجموعه متعلق به خودشان است، اینجا نامش کتابخانه ملی است ولی چرا از سالهای سال پیش برای این نهاد ملی، محدودیت مدرک گذاشتیم و میگوییم دانشجویان ارشد به بالا ثبت نام کنند؟ همه ملت ایران باید بتوانند از این مجموعه استفاده کنند اما علت این است که واقعاً جوابگو نیستیم. اکنون هم که تازه محدودیت مدرک گذاشتیم، باز هم، گاهی به قدری شلوغ است که برابر بعضی از اعضا، شرمنده میشویم که روی زمین مینشینند و مطالعه میکنند. نیازی که اعضا دارند کاملا بر حق است و کاملاً حرفشان منطقی است ولی ما نباید پاسخگوی آن باشیم، یعنی وظیفه کتابخانه ملی نیست که این نوع درخواست و این نوع تقاضا پاسخ دهد، وظیفه کتابخانه عمومی است، حالا چه زیر مجموعه نهاد کتابخانههای عمومی باشند، چه زیرمجموعه شهرداری باشند که در بیشتر دنیا این کار را شهرداری انجام میدهد، به خاطر درآمدهای بالایی که دارند و درآمدهای خود را هم از جیب مردم به دست میآورد، زیرا شهرداری عوارض و مالیات قابل توجهی از مردم میگیرد و طبیعتاً باید برای مردم خرج کند اما به نظر میرسد در اولویت شهرداری تهران این موارد نیست.
امیرخانی گفت: متاسفانه در تهران، شهرداری بخشی از درآمدش را که موظف است به کارهای فرهنگی اختصاص دهد، در نظر نمیگیرد، تا جایی که میدانم چون خودم دهه ۷۰ با شهرداری ارتباط داشتم، تمام کتابخانههای مهم شهرداری تهران که حالا اصطلاح دقیقش، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است را در نظر بگیرید، همه ساختههای فرهنگی متعلق به دهه ۷۰ است، به ویژه سالهای مثلاً ۷۲ تا ۷۵ که غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران بود.
ارسال نظر